غلط زددنت رو قربون

سلام, من به دلیل اینکه ویندوز لپ تاپم مورد پیدا کرده بود و نمیتونستم راحت فارسی تایپ کنم ترجیح دادم یه مدت نباشم  اما الان که برگشتم نمیدونید پسرم چقدر بزرگ شده , به طرز حیرت انگیزی موهاش داره روزبه روز روشن تر میشه و گویا کمی هم داره شبیه من میشه  د غلط زددنت رو قربون...ادامه مطلب

غلط زددنت رو قربون...

قبلش برای اولین بار بابا جونی دستت رو گرفت و قلطوندت که من تعجب کردم و بعد از اون خودمم شروع کردم  اینکار و بلاخره تو در روزهای پایانیه 3 ماهگیت ( که خیییلی فوق العادست ) به تنهایی قلطیدی حالا دیگه وقتی زمین میذارمت سریع السیر میچرخی انگار که ازاول مادرزاد غلط زن بودی اینقدر حرفه ای شدی اما نمیدونم چرا بعد از چند لحظه به گریه میافتی شاید حوصلت سر میره چون چندبار که باهات زمین خوابیدم و بازی کردم بیشتر وضعیت به شکم خوابیده رو تحمل کردی عشق خودمی دیگه فقط بازی میخوای و یه چیز بد دیگه اینه که تو بلافاصله بعد از شیر خوردن میچرخی و همه چیز و بالا میاری اخه معده ی کوچولو و نازت چقدر مقاومت داره که تو ووروجک میوفتی روش و شروع میکنی به تکون خوردن من این قسمتش رو دوست ندارم خلاصه که این بعد از اینکه یاد گرفتی اشیا رو بگیری بزرگترین پپیشرفتت بوده بهت تبریک میگم مامانی داری بزرگ میشی برچسب‌ها: غلطیدن, 3ماهگی غلط زددنت رو قربون...ادامه مطلب

عید بزرگ غدیر به تمام مسلمانان جهان مبارک بنظرم این خیییلی شگفت انگیزه که پسر ما علی اقا اولین عیدش میشه عید امامت و ولایت یعنی عید بزرگ غدیر روزیکه حضرت علی علیه السلام به فرمان خدا و به دست حضرت محمد صلی له علیه واله به امامت میرسن این خیلی جالب و باعث افتخاره قدر این تقارن رو بدون علی من که مطمینم بی حکمت نیس واما عیدی ها اولین عیدی رو قبل از عید عمه نرگس مهربونت بهت داد 10تومن عیدی بعدی باباجونی 2 تا تراول 50 تومنی که روشم نوشته بود : 'علی من عیدت مبارک ' رو داد و ترکوند دستش خییلی درد نکنه عیدی بعدی و مادر بزرگ من داد و بعدم عزیز جون خودت پدربزرگ من هم به تو 5 تومنی داد و به من و بابایی 2 تومنی بابام میگه خیلی جالبه که علی از شما دوتا عیدی هاش بیشتره خخخ یعنی مارو مسخره میکنه عیب نداره اینا همش پس انداز و یادگاری هستن برای خودت عزیزم که نگهداشتیمشون مطمین باش که سالم به دستت میرسونیمشون ما امانتدارهای خوبی هستیم + نوشته شده در  دوشنبه بیستم شهریور ۱۳۹۶ساعت 10:42  توسط مامان  |  غلط زددنت رو قربون...ادامه مطلب

مثل هرسال روز تاسوعا جمع شدیم خونه بابا برای پختن حلیم صبح عاشورا اما اینبار یه نیروی کمکی جدید داشتیم اونم کس نبود جز پسر ناز من , یعنی خود خود شما علی اقا اخر شبم باهم رفتیم دسته ببینیم که هم بارون گرفت هم شما تو اون شلوغی و صدا لالا کردی و مجبور شدیم برگردیم خونه قربونت برم که اینقدر تو سروصدا خوب میخوابی + نوشته شده در  سه شنبه یازدهم مهر ۱۳۹۶ساعت 17:21  توسط مامان  |  غلط زددنت رو قربون...ادامه مطلب

16 مهر 1396 روز جهانی کودک بود  راستش خودم حواسم نبود که خاله جونیت با یه خرگوش خوشگل و ناز سرزده اومد خونمون و هممون و سوپرایز کرد  (راستی این صندلی خرسی خیلی زیبارو دوستای گل من ارزو جون و معصومه جون اووردن به عنوان هدیه برای علی اقا) بعد از اونم عمه نرگس با این هدیه ی رنگارنگش که وقتی اون و داد دستت به شدت ذوغ کردی و دست و پا زدی براش وبعد از اونم مامان جونی بااین همه جغجغه باحال تو این پاندای نازنازی مارو خوشحال کرد از همتون ممنونم که اینقدر پسر من و دوست دارید و بهش محبت میکنید + نوشته شده در  سه شنبه یازدهم مهر ۱۳۹۶ساعت 17:26  توسط مامان  |  غلط زددنت رو قربون...ادامه مطلب

غلط زددنت رو قربون...

خدایا,
چگونه شکر گذار تو باشم وقتی تمام کردی بر من نعمتت را با دادن بهترین هدیه ی ممکن که نیست چیزی جز فرزندم
پسرم ازتو ممنونم که با امدنت دنیای من و پدرت را شیرین تر کردی ,
تمام سعیم را خواهم کرد تا از تو امانت الهی به بهترین شکل ممکن مراقبت کنم

غلط زددنت رو قربون...

 ( علی و درگیریش با دندونیش که تو فریزر خنک شده و کلی داره باهاش کیف میکنه) امان از این دندان های نازنازی و سرسخت شما مامان جون از اواخر 3 ماهگی بود که اب دهانت شروع به ریختن کرد  ,کلافگی ها و علاقه به گاز زدن اجسام شروع شد یه خانم دکتری که به علت سفر رفتن دکتر خودت جایگزین ایشون بود معاینه کرد و گفت سفید شده لثه هاش و تا  یک ماه و نیم اینده درمیاد !!!ا مامان جونی هم اش دندونیت رو پخت و به دست همه هم رسوند اما ... چی بگم که تا 5 ماهگی هم درنیومد و شما همچنان همه چیز و گاز میزنی و اب دهانت در حد رودخانه جریان داره و حالا هرکی به ما میرسه میگه از دندون های علی چه خبر ؟ در اومد ؟ و ما همچنان چشم انتظاریم برچسب‌ها: دندان شیری, دندانگیر, اب دهان+ نوشته شده در  جمعه دوازدهم آبان ۱۳۹۶ساعت 22:32  توسط مامان  |  غلط زددنت رو قربون...ادامه مطلب

این مکعب روبیک ومامانم برای علی خرید تا با رنگهای شادش کیف کنه و بازی کنه اما نمیدونست مامان علی بیشتر از اون به این مکعب جذاب علاقه مند میشه بعد از حدود 2 هفته کلنجار رفتن بلاخره تکمیلش کردم و به ارامش رسیدم برچسب‌ها: مکعب روبیک, تلاش, مامان جونی+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و یکم آبان ۱۳۹۶ساعت 19:36  توسط مامان  |  غلط زددنت رو قربون...ادامه مطلب